درس کده

مطالب درسی در سایت درس کده

درس کده

مطالب درسی در سایت درس کده

سلام وخیر مقدم به همه دوستان


دراین سایت مطالبی نظیر انشا و نمونه سوالات درسی قرار می گیرد و امید واریم شما هم مارا دنبال کنید

لطفا از مطالبی که در سایت قرار می دهیم استفاده کنید

......................................

با تشک__________ر

(سید علی حسینی)

طبقه بندی موضوعی

۱۱۹ مطلب با موضوع «درس کده» ثبت شده است

جمعه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۳ ب.ظ

انشا درباره طبیعت

طبیعت یعنی هر آنچه که خداوند مهربان به ما عطا کرده است .از سرسبزی و زیبایی کوه و دشت و دمن تا دریا و غروب و خورشید و بسیاری از چیز های دیگر که زبان من قادر به گفتن آن نیست طبیعت همان گلی است که ما از روی خود خواهی آن را از اصلش جدا می کنیم، تا زیبایی و عمر کوتاهش را کوتاه ترکنیم را کوتاه تر می کنیم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۳
Ali Hosseini
جمعه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۱ ب.ظ

توصیف یک روز بارانی

توصیف یک روز بارانی: صدای قطرات بارانی که به شیشه می خورد،بوی خاک نم خورده ی باغچه ی کوچک حیاط خانه که در فضاپیچیده بود،همه وهمه خبر از بارانی می داد که در حال باریدن به زمین پرنعمت خدابود.دلم هوای قدم زدن زیر باران را کرد چترم را برداشتم واز خانه بیرون رفتم.قدم می زدم،هوای خنکی که به صورتم می خورد روحم را نوازش می کرد.قدم زدم وقدم زدم وچترم رااز بالای سرم برداشتم وبستم،همیشه دوست داشتم زیر باران خیس شوم.با اینکه هوا رو به سردی می رفت ولی،این نسیم خنک وقطرات سرد وریز باران را بیشتر دوست داشتم.سرم را بالا گرفتم وبه آسمان نگریستم،ابرهای سیاه بارانی به آسمان هجوم آورده بودند وجلوی نورآفتاب را گرفته بودند،به هم چسبیده بودند وشکلی زیبا را در آورده بودند.شکل پرنده ای که بالهایش را از هم باز کرده بود.چشمانم را بستم که ناگهان با صدای رعدو برق که از نزدیکی ابرها به هم درآمده بود،به خودلرزیدم،نگاهی به اطراف انداختم پرنده ی کوچکی کنار پایم افتاده بود،از بالش خون می چکید وزیر قطرات آب تکان های خفیفی می خورد.خم شدم آرام میان دو دستم گرفتمش.به سوی خانه برگشتم با پارچه ای نرم ،بالش را بستم وکنار پنجره نشاندمش.دوباره ازپشت پنجره به آسمان نگاه کردم باران آرام نرمی بارید.تا جایی که دیگر بند آمد وابرها از هم جدا شدند وجایشان را به رنگین کمان زیبایی دادند ومن به خاطر همه زیبایی،خدا را شکر کردم.  گلچهره بیابانی سوم5                                                                                                                                 توصیف یک روز بارانی: به نام خدایی که باران را برای طراوت من وتو آفرید خواب بودم.باصدایی آرام ودلنشین از خواب برخاستم.چیک چیک باران بر روی پنجره ها،با صدای آونگ ساعت قدیمی پدر بزرگم،صدای دلنشینی را در اتاق ایجاد کرده بود.ازبچگی باران را دوست داشتم.همیشه باران در ذهن من نشانگر یک چیز مقدّس بود.یک چیز که او را می­ستاییدم.باران برای من بیانگر صلح ودوستی بود.وقتی باران می­ آید،روح آدمها از هر گونه لکّه پاک پاک می­شود.از هرگونه زشتی!به قطرات باران که بر روی شیشه می خورد،نگاه کردم؛راهشان را ادامه دادم.آرام آرام  بر چارچوب پنجره سر خوردند.این صدا را دوست داشتم.قطرات باران همانند مرواریدی در دل ابر جای دارند.ابر حکم صدف را برایشان ایفا می کند.وقتی ابرها دلگیر می­شوند،مروارید های در دل خود را که روی­هم انباشته شده­اندمثل اشک بر زمین می بارند.به حیاط رفتم.قطرات باران آرام بر سر بام خانه می­خورد و در ناودان سر می­خوردند وپس از طی کردن عرض حیاط روانه جوی آب می شدند.کنجکاوانه ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۱
Ali Hosseini
جمعه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۰ ب.ظ

انشا درباره ی باران

انشا درباره باران


یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

از ابری که تمام آسمان را فراگرفته است دوباره باران می‌بارد. باران آنقدر شاعرانه است که دل مرا با خود به دنیای شعر و ادبیات می‌برد. به آن جایی که باران می‌بارد و قطره از دیدن دریا خجل می‌شود.

به این فکر می‌کنم که چرا وقتی یکی قطره باران ز ابری چکید، خجل شد؟ شاعر می‌گوید از کوچکی خودش و پهناوری دریا شرمنده شد تا اینکه رفت در دل صدفی جای گرفت و به مروارید تبدیل شد.

شاعر برای تواضع داشتن این شعر را سروده اما به نظر من این قطره‌ها خود مروارید هستند. حتی از مروارید هم ارزشمندتر هستند. چرا که ما برای ادامه حیات به مروارید نیاز نداریم اما به باران نیازمندیم.

البته فقط نیاز نیست که باران را دوست داشتنی می‌کند. باران آنقدر لطیف است که گویی دست طبیعت می‌خواهد به زمین مهربانی کند و او را مثل مادری که کودکش را نوارش می‌کند، لوس کند. باران مثل دانه‌های مرواریدی است که آسمان به زمین هدیه می‌دهد. مثل دامادی که بر سر عروس مروارید می‌پاشد، آسمان هم رشته‌های دراز مروارید را به زمین هدیه می‌کند. باران مثل دعایی است که مستجاب می‌شود و نشانه‌های استجابت را در گوش زمین زمزمه می‌کند. باران یک مهمان است، مهمانی که دست خالی نمی‌آید و دوست داشتن را به خانه ما هدیه می‌آورد.

و لطافت باران همچنان در ادبیات رسوخ می‌کند. خواجه عبدالله انصاری در مناجات‌نامه خود می‌گوید:«الهی... بر جان‌های ما جز بارانِ رحمت خود مبار». این تشبیه رحمت خداوند به باران بسیار زیباست. همه می‌دانیم که رحمت خداوند چقدر بی‌کران است. وقتی خواجه به باران تشبیه‌اش می‌کند، یکی از نشانه‌های بی‌همتا بودن لطافت و مهربانی باران است.

و نه فقط در ادبیات که وقتی باران می‌بارد کشاورزان که رزق‌شان را از زمین می‌گیرند و برای جوانه زدن دانه‌ها به آب نیاز دارند، رو به سوی آسمان کرده و خدا را به خاطر باریدن باران شکر می‌کنند.

باران از جمله نعمت‌های خداست که در زندگی ما نقش بسیاری دارد و ما به خاطر آن باید از خدای مهربان سپاسگزاری کنیم.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۶:۰۰
Ali Hosseini
جمعه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۳۹ ب.ظ

انشا چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری در غروب آخرین سه‌شنبه و شب آخرین چهارشنبه سال برگزار می‌شود. در روزهای قبل از آن و حتی از یکی دو ماه قبل بسیاری از افراد برای این جشن آماده می‌شوند. آماده شدن‌هایی که گاهی بسیار خطرناک است و خطرات و آسیب‌های جبران ناشدنی به دنبال دارد.
در ایران باستان چهارشنبه سوری با آتش پیوند زده شده است و در زمان حاضر آتش را با ترقه و مواد منفجره کوچک می‌شناسند، به همین دلیل چهارشنبه سوری به جای جشن تبدیل به مراسمی پر از خطر شده است.
اولین خطر برای نوجوانان است. آنها مواد منفجره را بدون آنکه از خطر آن آگاه باشند، در دست می‌گیرند. در بسیاری از موارد یک بی‌احتیاطی و رعایت نکردن مسائل ایمنی باعث از دست دادن چشم، دست، پا و... شده است و در مواردی حتی شخص جان خود را از دست می‌دهد.
خطر دیگر متوجه اطرافیان فرد است. یعنی کسانی که برای تماشا و لذت بردن از آتش‌بازی با ترقه دور فرد جمع شده‌اند. هرچه مواد منفجره بیشتر و از انواع قوی‌تر باشند، شعاع بیشتری را درگیر انفجار می‌کنند.
فقط کسانی که از آتش‌بازی لذت می‌برند، درگیر این خطرات نمی‌شوند. برخی افراد بدون آنکه به این مراسم تمایل داشته باشند قربانی چهارشنبه سوری می‌گردند، حتی اگر در خانه خود باشند. به عنوان مثال زن باردار یا پیرمرد و پیرزنی که قلب ضعیفی دارند، ممکن است بر اثر سر و صدای ایجاد شده از انفجارات کوچک دچار حمله عصبی و شوک شده و سلامتی‌شان به خطر بیفتد. بعضی کودکان از صداهای این انفجارات دچار ترس و وحشت می‌شوند.
در مرحله بعد نکته قابل تأمل این است که همه افراد مصدوم نیاز به مراقبت ویژه دارند؛ آتش‌نشانی، بیمارستان‌ها، اورژانس‌ها و آمبولانس‌ها در این شب حالت آماده‌باش دارند و یکی دیگر از خطرات شب چهارشنبه سوری هزینه‌های زیادی است که به قسمت پزشکی و مدیریت بحران کشور وارد می‌شود.
یکی از خطرات دیگر این است که هرساله بسیاری از منابع مالی ایران بر اثر قاچاق مواد و خرید و فروش ترقه و وسایل آتش‌بازی به کشورهای دیگر مانند چین می‌رود و وقتی جوانان کشور ما از وضعیت بد اقتصادی و بیکاری گلایه دارند، این نیز از خطرات چهارشنبه سوری است.

نکته جالب اینجاست که خود چهارشنبه سوری به شکل سنتی آن و به تنهایی خطری ندارد و این تبعات وارداتی آن یعنی ترقه و مواد محترقه هستند که این جشن باستانی را خطرناک کرده است.
نتیجه می‌گیریم که تشخیص اینکه با وجود این همه خطر به استقبال هیجانات چهارشنبه سوری برویم یا نه، برعهده خود نوجوانان است و مشاهده می‌کنیم که در سال‌های اخیر تلفات چهارشنبه سوری کاسته شده است.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۳۹
Ali Hosseini
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۰۲ ب.ظ

نمونه سوالات عربی نهم

برای دانلود سوالات عربی نهم ادامه مطلب را کلیک کنید .
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۴:۰۲
Ali Hosseini