درس کده

مطالب درسی در سایت درس کده

درس کده

مطالب درسی در سایت درس کده

سلام وخیر مقدم به همه دوستان


دراین سایت مطالبی نظیر انشا و نمونه سوالات درسی قرار می گیرد و امید واریم شما هم مارا دنبال کنید

لطفا از مطالبی که در سایت قرار می دهیم استفاده کنید

......................................

با تشک__________ر

(سید علی حسینی)

طبقه بندی موضوعی

۹۶ مطلب با موضوع «درس کده :: انشا» ثبت شده است

پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۲۰ ق.ظ

انشا اگر من معلم بودم


من اگر معلم بودم ، سعی می کردم با دانش آموزانم طوری رفتار کنم که مرا الگوی خود قرار دهند و سعی می کردم، هیچ مردودی را در کلاس نداشته باشم ، و کسی از نظر درسی ضعیف نباشد .

معلمی شغل شریفی است و درست گفته اند که « معلمی، شغل انبیاست » .

معلم ها باید از این جمله درس بگیرند و سعی کنند مانند انبیایی که در گذشته بودند، رفتار کنند

مانند پیامبر ما حضرت محمد (ص) که الگو و اسوه یی برای تمام جهانیان است گرچه هیچ وقت هیچ کس نمی تواند مانند ایشان باشد اما می تواند از ایشان الگو بگیرد و به دانش آموزان یاد بدهد .

من اگر معلم بودم آن شغل را بخاطر حقوقش انتخاب نمی کردم بخاطر اینکه نمی تواند موفق شود یعنی اگر کسی این کار را بکند نمی تواند بعدا رضایت دانش آموزان خود را بخوبی جلب کند .

معلمان نباید بد رفتار باشند چون ممکن است دانش آموزان از آن ها یاد بگیرند

برای اینکه معلمان این آینده سازان کشور را درست تربیت کنند رفتارشان درست شود البته همه این طور نیستند .

من اگر معلم بودم طوری دقیق و مفهومی درس می دادم

که هیچ سوالی پیش پا افتاده ای در ذهن دانش آموزان باقی نماند .

بخصوص درس های مفهومی مانند ، ریاضی ، فیزیک ، شیمی و زیست شناسی که مهمترین درس ها هستند ، معلمانی که مدرس این درس ها هستند

باید اهمیت بیشتری بدهند ، البته خوشبختانه دبیران این درس ها خوب هستند .

من اگر معلم بودم بیشتر به اخلاق دانش آموز اهمیت می دادم تا به درس آن ، چون اگر اخلاق دانش آموزی خوب باشد می تواند

درسش را هم بهتر کند و خودش را به رتبه های بالا برساند .

من اگر معلم بودم اگر دانش آموز ده سوال مهم از من بپرسد

ناراحت نمی شدم امروزه بعضی از دبیران اینطور نیستند .

اگر هم آن سوال راحت بود باید جواب بدهند چون آن سوال به نظر خودشان راحت است .

من اگر معلم بودم با دانش آموزان سخت رفتار نمی کردم و سعی می کردم

به آن ها بفهمانم که اخلاق نا شایست به شما هیچ نفعی ندارد .

من اگر معلم بودم دانش آموزان را به بازدید از محلی می بردم مثلا به آزمایشگاه درس های مختلف .

با این کار دانش آموزان بهتر می توانند درس خود را یاد بگیرند

تا آن ها هم کارشان را با جدیت تمام آغاز کنند .

معلم نباید بین بچه ها فرق بگذارد حال چه زرنگ باشد

چه ضعیف چه آشنا باشد چه غریب .

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۲۰
Ali Hosseini
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۲ ق.ظ

توصیف و داستان هدف زندگی

مهم ترین و اصلی ترین هدف من در زندگی تقرب به خداوند متعال و کسب رضایت اوست زیرا می توانم به این وسیله به هدف های دیگر هم برسم . امام حسین ع هم در این مورد می فرمایند :

هر که خشنودی خدا را بطلبد هر چند به قیمت خشم مردم، خداوند او را از مردم بی نیاز می کند و هر که رضایت مردم را با ناخوشنودی خدا طلب کند خداوند او را به مردم وا می گذارد.

« هدف زندگی» بیانگر این نکته است که « انسان به کدامین سو باید حرکت کند تا کجا پیش رود در نهایت چه بشود » چه سرنوشتی فراروی او هست و سعادت او در چیست ؟

هر انسانی برای زندگی خود اهدافی دارد. هدف داشتن، مانند اعتماد به نفس، ارزش و دلیلی برای ادامه زندگی است و اگر انسان از وجود اهداف زندگی خود آگاه باشد، یا نباشد، به ارزش واقعی آنها خدشه ای وارد نمی شود. درست مانند واقعیت های جهان هستی؛ آگاهی و یا عدم آگاهی ما، باعث هیچگونه تغییری در آنها نمی شود. اگر در مورد اهداف زندگی خود شک و تردید دارید، اصلا ناراحت نباشید. افراد زیادی هستند که حتی، هدف داشتن را به تمسخر می گیرند! مانند بسیاری از جوانان و شاید خود شما در دوران جوانی! بسیاری از مردم بصورت شناور بروی جریان زندگی، بدون هدف و برنامه ریزی، مشغول گذران عمر هستند. این امری طبیعی است که انسان روز به روز زندگی خود را سپری کند. یک روز، پر از تنش و عصبانیت و روز دیگر آرام و بدون خشونت، مانند اقیانوسی که در یک گوشه آن طوفان و در گوشه ای دیگر آرام و آفتابی است. بهر حال، زندگی از بدو تولد تا سنین بلوغ و بزرگسالی و پایان باشکوه آن، بصورت شناور ادامه دارد. آیا این واقعا همان چیزی نیست که همه خواهان آن هستیم؟ یک زندگی بدون تشویش و نگرانی؟ بدون شک این یک زندگی دلخواه است، ولی انسان می تواند بیشتر بخواهد و برای خواست و دریافت بیشتر، به هدف نیازمند است.

هدف در لغت، به معنای (نشانه) و (غرض) است، اما در اصطلاح چیزی است که شخص قبل از عمل، آن را در نظر می گیرد و نیروی خویش و وسایل لازم را برای وصول به آن به کار می برد و غرضش دست یابی و رسیدن به آن است.

شناخت و انتخاب هدف، یکی از اساسی ترین موضوعات زندگی انسان است. اگر انسان هیچ شناختی از هدف خود در زندگی نداشته باشد، آن را پوچ و بی معنا خواهد یافت. همه فعالیت های آگاهانه و نا آگاهانه انسان زمانی مفهوم خواهد داشت که هدف نهایی اش در زندگی روشن باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۲
Ali Hosseini
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۱:۱۰ ق.ظ

انشا ی حیاط مدرسه


مقدمه:درزندگی ما ادم ها مکان هایی بسیار جذابی هستندکه هیچوقت از خاطرات ما فراموش نمی شوند وتا ابدبایادوخاطران حس خوب وحال خوبی به ما دست می دهدمانند حیاط مدرسه.

متن انشا:

حیاط مدرسه مکانی است که ما دران بازی  کردیم …. درس خواندیم … افتادیم, نشستیم …گریه کردیم .. خندیدیم .. دوست های جدید پیدا کردیم ..گاهی قهر کردیم ..گاهی دعوا کردیم .

حیاط مدرسه مانند خود مدرسه شامل خانه دوم ما است که اتفاق های شیرین و تلخ زیادی را در ان تجربه کردیم  حیاط مدرسه ما مانند همه مدرسه ها دارای شیر اب خوری و زمین فوتبال و والیبال است و درختچه ها و درخت های زیبایی دارد که ما همراه با دوستان مان همیشه در زیر سایه های ان دور هم می نشینیم  و لحظات  زیبای کودکی و نوجوانی و جوانی خود را  رقم می زنیم .

روز اول مدرسه راهیچکس فراموش نمی کند.لحظه ی اول باوارد شدن به مدرسه اولین منظره ی قابل روئیت حیاط مدرسه است که با دیدن ان منظره ی زیبا شوق وذوق امدن مدرسه بیشترمی شودتا همراه با دوستان جدید در حیاط مدرسه بازی های جدیدی را نیز تجربه کنیم.

نتیجه گیری:نتیجه می گیریم که همیشه از حیاط مدرسه ی خود واز منظره و وسایل تفریحی ان مراقبت کنیم تا برای دانش اموزان جدیدی که وارد مدرسه می شوند نیز خاطرات شیرینی مانند خاطرات ما ثبت و در یادها همیشگی شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۱۰
Ali Hosseini
پنجشنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۵۰ ق.ظ

ادرس جدید سایت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۰ خرداد ۹۷ ، ۱۰:۵۰
Ali Hosseini


من یک انشا طنز با موضوع تقلب در امتحان نوشتم که امیدوارم خوشتون بیاد، شما هم انشا خودتونو در قسمت دیدگاه ها بنویسید تا دوستان استفاده کنند.

اسم امتحان که میاد ناخوداگاه به یاد تقلب می افتم ، البته فقط من اینطوری نیستم ، خیلی ها مثل من هستند و به محض اینکه اسم امتحان میاد به فکر تقلب می افتند. من وقتی سر جلسه امتحان هستم و چیزی هم بلد نیستم که بنویسم ، استرس همه وجودمو فرا میگیره و با خودم میگم نکنه مراقب امتحان مچ منو بگیره و ابروم بره . البته در این مواقع ابرو خیلی مهم نیست و اون چیزی که مهمه یه صفر کله گندس. البته یک چیز هست که از صفر کله گنده هم بدتره ، و اون چیزی نیست جز اینکه بعد از امتحان همه میگن خاک تو سرت که عرضه یه تقلب هم نداشتی. به خاطر همین وقتی سر جلسه امتحان تقلب میکنم خیلی حواسمو جمع میکنم که مراقب مچ منو نگیره. من خیلی تقلب میکنم و اکثر مواقع موفق میشم که یک نمره قابل قبول بگیرم حتی یک دفعه از روی دوستم تقلب کردم و نمره من از دوستم بیشتر شد. فقط یک بار کتابو زیر میز گذاشته بودم و با ترس خیلی زیاد داشتم کتابو باز میکردم که مراقب از چهره ام متوجه شد ، اومد بالای سرم و کتابو ازم گرفت و با کمال خونسردی برگمو پاره کرد ، اونجا بود که طعم صفر کله گنده رو چشیدم.

از این انشا نتیجه میگیریم که تقلب و امتحان از هم جدا نمیشوند و فقط باید با خونسردی تقلب کرد تا پله های ترقی را یکی یکی طی بکشیم.

۲۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۷ ، ۱۱:۵۲
Ali Hosseini